مستقر و مستودعواژه «مستقر» در اصل به معنای «قرارگاه» است و «مستودع» و «ودیعه» از یک ماده است، و در لغت به معنای ترک نمودن و رها کردن چیزی است. ۱ - مراد از آیه ۶ سوره هودقرآن کریم در سوره هود، بعد از آنکه در آیه پنجم آن از علم گسترده خداوند و احاطه او به اسرار نهان و آشکار انسانها سخن به میان آورد، در آیه ششم برای تأکید بر آنچه گفته شد، به یکی از مصادیق روشن این علم گسترده پرداخته و میفرماید: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ إِلَّا عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کُلٌّ فِی کِتابٍ مُبِینٍ» ؛ هیچ جنبندهای در زمین نیست، مگر اینکه روزی او بر عهده خداست. او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را میداند؛ همه اینها در کتاب آشکاری ثبت است. این آیه به روشنی بیان میدارد که رزق و روزی تمام موجودات روی زمین بر عهده خدای متعال است، و او از قرارگاه آنها و محلّی که در آن هستند، آگاه است. ۲ - معنای واژه دابةکلمه «دابه» آنگونه که در لغتنامهها آمده، به معنای آهسته راه رفتن است، و بیشتر در حشرات استعمال میشود؛ [۲]
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص۱۶۴، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
اما در قرآن مجید درباره تمام جنبندگان ـ اعمّ از انسان و حیوان و غیر آنها ـ به کار رفته است؛ به دلیل آنکه زمینه کلام، بیان وسعت علم خدای تعالی است؛ ازاینرو است که به دنبال آیه پنجم «أَلا حِینَ یَسْتَغْشُونَ ثِیابَهُمْ یَعْلَمُ ما یُسِرُّونَ وَ ما یُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» آمده است.۳ - معنای واژه مستقرواژه «مستقر» در اصل به معنای «قرارگاه» است؛ زیرا ریشه این لغت از ماده «قر» (بر وزن حر) به معنای «سرما»ی شدید است که انسان و موجودات زنده را خانهنشین میکند؛ به همین جهت به معنای سکون و توقف نیز آمده است. [۴]
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص۳۹۷، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
۴ - معنای واژه مستودع و ودیعه«مستودع» و «ودیعه» از یک ماده است، و در لغت به معنای ترک نمودن و رها کردن چیزی است. [۵]
راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص۳۹۷ ۳۹۸، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
و از آنجا که امور ناپایدار رها میشوند، و به حالت اول باز میگردند، به هر امر ناپایدار، «مستودع» گفته میشود، ودیعه را نیز برای اینکه سرانجام باید محل خود را رها کند و به صاحب اصلی باز گردد، ودیعه گفتهاند. ۵ - وسعت علم خدایادآوری این نکته که رزق تمام جنبندهها بر عهده خدا بوده، برای این است که وسعت علم خدا و آگاهیاش را به همه حالات جنبندگان اثبات کند. این اقتضا دارد که جمله «وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها» به منزله عطف تفسیری برای جمله «عَلَی اللهِ رِزْقُها» باشد. در نتیجه معنای آیه این میشود که تمام جنبندههایی که در زمین هستند، رزقشان بر عهده خدای تعالی است، و هرگز بدون روزی نخواهند ماند. پس خدای تعالی دانا و با خبر از احوال آنهاست، هرجا که باشند. اگر در قرارگاهی معین باشند؛ قرارگاهی که هرگز از آن خارج نمیشوند؛ مانند دریا برای ماهی، و صدف که در گوشهای از ته دریا زندگی میکند، خدای تعالی رزقش را در همان دریا میدهد، و اگر قرارگاه معینی نداشته باشند و هرجا که باشند به عنوان موقتاند؛ مانند مرغان هوا و مسافران دور شده از وطن، و یا آنجا که هستند تا زمانی معین میباشند و پس از مدتی بیرون میآیند؛ مانند جنین در رحم مادر، خدای تعالی رزقشان را در همانجا میدهد. خلاصه اینکه خدای متعال از حال هر جنبندهای که در پهنای زمین زندگی میکند آگاه است؛ یعنی در آن واحد ناظر احوال و برآورنده حاجت میلیاردها جنبنده است که در هوا، روی زمین، زیر زمین و در شکم مادران هستند. چگونه چنین نباشد با اینکه رزق آنها به عهده اوست؟! روشن است که روزی وقتی به روزیخوار میرسد که روزیدهنده آگاه به نیاز او، و مطلع از محل زندگیاش باشد. چه محل زندگی موقت و چه محل زندگی دائمی. ۶ - محل زندگی و موقتیبا توجه به آنچه بیان شد، روشن میشود که منظور از دو کلمه «مستقر» و «مستودع»، هم آن محلی است که موجودات فعلاً در آن زندگی میکنند، مادامی که در زمین است و زندگی دنیوی و زمینی را میگذراند، در آنجا قرار دارد، و هم آن محل موقتی است که چند صباحی در آن قرار میگیرد، و سپس از آنجا مفارقت کرده، به محلی دیگر منتقل میشود. [۷]
طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه، موسوی همدانی، سید محمدباقر، ج۱۰، ص۲۲۰ ۲۲۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
[۸]
طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۰، ص۱۴۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
۷ - دیدگاه مفسرانالبته مفسران معانی دیگری برای این دو واژه گفتهاند؛ مانند: ۷.۱ - دیدگاه اولمنظور از مستقر و مستودع، اماکن جنبندگان در زندگی دنیایی و بعد از مرگ است، [۹]
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمدجواد، ج۵، ص۲۱۷، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
۷.۲ - دیدگاه دوممراد از این دو کلمه صلب، جنس نر و رحم، جنس ماده است. [۱۱]
فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۱۷، ص۳۱۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
۷.۳ - دیدگاه سوممقصود از کلمه مستقر، مسکنهایی است که بعد از تولد در زمین دارند، و «مستودع»، محل قبل از استقرار در صلب، یا رحم و یا بیضه است. [۱۲]
فخرالدین رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج۱۷، ص۳۱۹، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
۷.۴ - دیدگاه چهارممنظور از کلمه مستودع، مواد زمینی است که بالقوه بعدها جنبنده میشود. [۱۳]
یضاوی، عبدالله بن عمر، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ج۳، ص۱۲۸، بیروت، دار احیاء التراث العرب، ۱۴۱۸ق.
۷.۵ - دیدگاه پنجممیتوان گفت منظور از «مستقر»، حیوانی است که به فعلیت رسیده و در این جهان به زندگی خود ادامه میدهد و منظور از «مستودع»، حیوانی است که هنوز به فعلیت نرسیده است و به صورت قوه و نطفه است و پا به عرصه وجود ننهاده است. خدا از هر دو نوع آنها آگاهی دارد و هر کدام از آنها هر نوع نیازی برای ادامه وجود داشته باشند، از جانب خدا تأمین میشود و همان روزیرسانی خداست. [۱۴]
جعفری، یعقوب، کوثر، ج۵، ص۱۷۳، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
۸ - پانویس۹ - منبعپایگاه اسلام کوئست، برگرفته از مقاله «مستقر و مستودع»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۳/۲۰. |